به سوی ...

ساعت 9 امشب راهی تهرانم. چمدون رو ببندم(تکمیله فقط درش باید بسته بشه ) و زباله ها رو بزارم بیرون دیگه کاری ندارم. امیدوارم عاقبت سفر بخیر باشه اخه این سفر داخلش یه اتفاق بزرگ هم نهفته اس که به وقتش میگم بهتون. 

احتمالا دسترسی به نت نداشته باشم پس  مراقب خودتون باشین. به اجاق دست نزنین و در رو واسه اقا گرگه باز نکنین تا برگردم.

دوستون دارم.

دلتنگی

سلام

1-ساعت 4 بود که همسر جان به قصد سفری 12 روزه به تهران رفتند(سفر اموزشی و کاری) . روزی که بلیط گرفت بهش گفتم من عصر جمعه بعد رفتنت چیکار کنم ؟ خوب الان دارم دو تا قطره اشکمو پاک میکنم و وبلاگمو بعد 15 روز اپ میکنم. به خودش گفتم که این سفرهای گاه گاهی یه نفره لازمه اما خودم این جمله رو باور ندارم. تا اینجای زندگی مشترک من هنوز از بودن با همسر به یکنواختی نرسیدم و کی اون روز برسه هنوز معلوم نیس.

2- از حال و هوای دلتنگی که بیرون بیاییم بعد تعطیلات عید یک هفته مرخصی لازم داشتم تا  خستگی عید و در بیارم. هفته اول کاری رو کامل شرکت بودم تا بتونم هفته بعد احتمالا من هم برم تهران  و اردیبهشت هم یه مرخصی تپل داشته باشم.خونه هم بعد جمع کردن هفت سین و جارو کشیدن  دیشب از حال و هوای عید در اومد.(مژی جان میدونم الان اینجوری هستی).

3- از کل برنامه های نوروزی داخلی و خارجی فقط موفق به دیدن 3 قسمت از کلاه قرمزی شدیم که فکر میکنم به تمام تی وی های اشنا و بیگانه می ارزید.

4-واسه اپلود عکس هفت سین چه مصیبتی کشیدم ولی موفق نشدم.

پست بعدی بزودی نصب خواهد شد.

دوستون دارم هوارتا

بهارتون مبارک

امروز روز شادی و امسال سال گل

                                  نیکوست حال ما که نکو باد حال گل