ماه نو

من و زندگی

ماه نو

من و زندگی

هورمونهای لعنتی

تیتر به اندازه کافی گویا هست و اینکه اعصاب تمرکز کردن ندارم.

ببخشید این روزها خیلی تلخم خیلی.

ولی هنوز دوستون دارم

سلام

امروز صبح خونه بودم که شبکه تهران  اینو پخش کرد . 



یادش بخیر من و داداشم خپل صداش میکردیم یادم نمیاد که اسم اصلیش چی بود . امروز که به نام جیمز گربه پخش شد.

اینم همینجوری  همسری دیشب واسم خریده.


دوستون دارم 

روزانه

سلام

از دزده خبری نشده هنوز. چون مقدارش کم بوده بر اد را ن نی روی انت ظامی هم هیییییییییچ کاری نکردن واسمون. باید بشینیم دعا کنیم تا خدا بزنه پس سرش برداره طلاهای من رو بیاره لعنتی.

امروز تعطیل بودم . چون پاره وقتم فعلا 2 روز نمیرم در هفته ولی تلفنی جوابگوی همه چی هستم. از دیشب تموم کمدها و کشوها و... رو که واسه پیدا کردن جعبه طلا بهم ریخته بودم مرتب کردم و امروز هم خونه کامل نظافت شد بجز یخچال که میمونه واسه فردا . شب هم رفتم خرید گوشت و مرغ . 

خلاصه که امروز همه کار کردم غیر از کار پروژه .

دعا کنید که زودتر به سرانجام برسه .

دوستون دارم زیاد.

دزد

خونه مون دزد اومده . بعد از گم شدن کلید همسری که نمیدونیم 3 شنبه بوده یا 4 شنبه. دسته کلید پیدا شده ولی کلید اپارتمان روش نیس و جعبه طلای من که گردنبند و دستبندم توش بوده گم شده. 

فقط همین و هیچی هم تو خونه جابجا نشده . 

جالبه مام و رین هم گفتن به خودتون 2 تا شک کنید وقتی هم خندیدیم دعوامون کردن. 

یعنی چی اخه ؟ عوض کمکشونه .

مطمئنم از خود ساختمونه . ولی نمیدونیم چجوری بگیم که تهمت حساب نشه؟

دعا کنید پیدا بشه ؟ اخه سرویس عروسی بود طلاها

خدایا ...