ماه نو

من و زندگی

ماه نو

من و زندگی

دلشوره

این روزها خیلی سختن  خیلی . اینکه ببینی عزیز ترین های زندگی ات مشکل دارن و تو نتونی کاری واسشون بکنی. دلشوره های الکی .ترس از اتفاقهایی که هنوز نیفتادن همه و همه باعث شده صبر و تحمل من کم بشه. 

خدایا به صبرت حسودی ام میشه . به این همه ناعدالتی چجوری چشم میبندی ؟ پشت این همه شلوغی چی هست که من نمی بینم؟ 

به انرژی مثبت همتون احتیاج دارم. نه واسه خودم واسه خیلی از اطرافیانم که این روزها چشم بستن روی هرچی مهر و محبته . دلم خیلی گرفته این روزها خیلییییییییی. اینجا تنها جایی هست که نقاب خستگی ناپذیری رو میتونم کنار بزنم. نقاب صبور بودن رو نقاب پشتیبانی از تمام اونهایی که نفست به نفسشون بنده  . 




در بی کسی ام گم شده بودم...

خدا را دیدم

که میوه امید تعارف میکرد

  

جمعه

سلام

عصر جمعه است و دلگیری خاص خودش.

 از وقتی همسری جمعه ها نمیره شرکت خیلی عالیه. امروز ساعت 10 بیدار شدم و صبحانه توپ و بعدش یه قورمه سبزی توپتر ( کیانای خود شیفته). مجدد لالا . این مابین به کارهایی درسی هم رسیدم. الان هم منتظرم دختر خاله خواب رفته بیاد عید دیدنی . کلا از بچگی اش اسلو موشن بوده و هنوز هم هست . واسه هیچی خودشو اذیت نمیکنه (مژگان جون همونی که واست گفتم).

پاشم برم به کارم برسم. 

این رو نوشتم که بدونید هستم.

دوستون دارم .

سال نو مبارک

سال نو  

           سال 1390 

                          بر تمامی پارسی گویان 

                                                           مبارک باد