مدتهاست از خودم و روزانه هام اینجا ننوشتم.
این روزها میگذره. فقط میگذره بدون این که بتونم کار خاصی انجام بدم.
هنوز دفاع نکردم.حس بدی نسبت بهش دارم. شده یه بغض بزرگ .یه ابر همیشگی تو اسمون ذهنم.
دعا کنید واسم. بتونم تمومش کنم.
نامزدی داداشم هم بخوبی گذشت. امیدوارم خوشبخت باشی داداشی. عروسک بچگی هام داماد شد و من تمام شب با یه بغض شیرین همراهش بودم.
کلی حرف دارم واسه گفتن ولی تا این صفحه رو باز میکنم همش میپره.
دوستون دارم.
سلام
معمولا سریالهای ت ر ک رو از سر تفنن میبینم. امابازی این خانم مادر شو هر در سریال ع.ش.ق. و ج.ز.ا رو خیلی دوست دارم. با حرکات چشم تمام حس لازم رو به بیننده منتقل میکنه. عشق و نفرت و ارامش و ترس .بازی ترکها معمولا این حس رو به من نمیده.خیلی وقتها یاد خانم جمی له شیخی می افتم با بازیش . خدا رحمت کنه خانم شیخی رو.
اخبار اقتصادی و ج.ن.گ این روزها رو خیلی تلخ کرده برام. خدایا مردم کشورم رو به خودت میسپارم.
دوستون دارم.