سلام
یه ساعت وقت گذاشتم واسه عوض کردن قالب اینجا ولی دلم نیومد گنجشکک رو تو این سرما اواره کنم.
دلم گرفته. شاید خیلی شبیه این گنجشک باشم این روزها. تنها نیستم ولی خیلی خسته ام.
خسته ام از این همه سختی از این همه دوندگی که فایده نداره.
این روزها بیشتر فکرم رفتنه. تا حالا فکر میکردم بمونم تا شاید بتونم چیزی رو عوض کنم. اما این دو ماهه فهمیدم که نمیشه. نمیخوان که بشه.
دوستان کمک میخوام ازتون.
داداشی بنده با خونواده همسرش دارن میان اینجا. بنظر شما پاگشا توی خونه با دو تا سفره جدا مناسب این مراسم هست یا نه؟ اخه منم و 22 تا مهمون و یه خونه 75 متری.
دوستون دارم.
عزیزم خوب چرا یه سفره مشترک نمیندازین؟
دو تا سفره تو جای کوچیک خیلی سخته
شما هم پا گشا کادو میدین؟چی خریدی برای عروس؟
مرسی دوستم. اخه با یه هال کوچولو که فقط 15 متره و دور تا دور مبل هست با یه میز ناهار خوری 4 نفره که نمیشه 20 تا مهمون رو در وایسی دار رو دعوت کرد.
کادو هم نخریدم . ساندویچ ساز یا قهوه جوش مد نظرمه.
اخه نمیدونم اینها چطور ی اند. برخورد اول هست و ترجیح میدم همه چی رسمی باشه.وگرنه مهمونی که کاری نداره.
رفتن چی ؟ امروز دلم حسابی برات تنگ شده وبد همینجوری وبت رو باز کردم دیدم واپ کردی دختر خوب ...یادت باشه خیلی چیزا عوض نمیشن
فعلا تو دوره افسردگی هستم. دل منم خیلی واست تنگ شده عزیزم.
نبینم افسرده باشی اونم کیانایی که من می شناسم
بعد از مدتها سلام دوستم
چرا رفتن؟ منظورت از دنیای وبلاگه یا از کشور؟
به نظر من فقط خونواده اصلی زن داداش رو دعوت کن برای پاگشا. عمه و عمو و خاله و دایی رو بذار کنار اگه برات ممکنه. چون این همه جمعیت ممکنه واقعا برات سخت باشه.
ایشالا که غمی توی زندگیت نباشه دوستم