یک هفته دیگه سال نو میشه.میشه سال 90 فکر کن همون سال نودی که دوران دانشجویی با ناهید خاله بهش فکر میکردیم الان داره میرسه ناهید 30 ساله میشه و من 29 ساله تصورش هم تنمو میلرزونه .
جمعه به کمک همسر عزیز تر از جانمان خونه تکونی کردیم. یه هفته ای خونه فرش نداشت و همین باعث شد که عزیز تز از جانمان حسابی کمکم کنه . این اولین مرتبه ای هست که ما 2 تا عید توی یک خونه ایم . سال اول خونه تکونی سبکی داشتم و سال بعد و پارسال توی اذر و بهمن جابجا شدیم که باعث میشد کارهای خونه خیلی کمتر باشه .من یه خونه تکونی هم اخر شهریور دارم که امسال شرایطم اجازه نداد و باعث شد که همه کارها سنگین تر از سالهای پیش بشه.
الان فقط اشپزخونه و سرویسها مونده . از خریدها هم 2 تا مانتو خریده شد . و بقیه هم به امید خدا تا روز اخر تموم میشه. هنوز واسه رنگ مو هم فکری نکردم . با اینکه از خیلی وقت پیش برنامه ریزی کردم باز همسرم شلوغه. مامان اینها هم خونه عوض کردن و امروزم کامل مال مامان بوده و فردا هم همینطور.
دعا کنید که کارهای من تموم بشه زودتر.
دوستون دارم.
خسته نباشی
آره منم از فکر اینکه سال نود به این زودی داره میاد می ترسم...
امیدوارم بتونی تا عید به همه کارهات برسی
اگه 100 ساله هم نشی باز هم کوچولوی منی
باسلام خوبی
سال نووووووووو مبارککککککککککککک
وبلاگ قشنگی داری
شما هم به وبلاگ من تشریف بیاورید و من رو لینک کن در بلاگ خودت به اسم: مطالب جالب
تو هم در وبلاگ من نظر بگذار و بگو تو رو به چه اسمی لینک کنم