ماه نو

من و زندگی

ماه نو

من و زندگی

40 تیکه

سلام  خوبید؟ سلامتید؟

اوضاع و احوال من هم خوبه . البته اگر افسردگی بعد خرید ترازو و دیدن وزن رو کنار بزاریم .

 من تودوران نوجوونی تپل بودم ولی زمان دانشجویی یه کاهش وزن 10 کیلویی خود بخودی  باعث شد که من  به زیر وزن ایده ال برسم . دوندگیهای دانشگاه و بلافاصله بعدش  کار سخت دوازده ساعته   هرچی رو که میخوردم میسوزوند و من 5 سال وزن ثابتی داشتم .بعد ازدواج و انصراف از کار اشتهای باقی مونده اون دوران و نداشتن  تحرک زیاد و مطالعه واسه ارشد باعث شد که کم کم چاق بشم . به خودم که اومدم 10 کیلو بعلاوه 2 کیلو دیگه برگشته و با رژیم تونستم 5 کیلو کم کنم و 5 کیلو دیگه هم با کلاس ایروبیک رفت و بعد هم سال اول دانشگاه وزن من با 2 کیلو اضافه نسبت به سالهای خوشتیپی ثابت موند.با عوض کردن خونه دیگه سراغ سالن ورزشی اطراف اینجا نرفتم . ولی جدیدا باز هم اضافه کردم بخصوص بعد اون بارداری  ی ناتموم . با اینکه سر کار هم  فعالیتم زیاده و هم مقدار غذامو کنترل میکنم باز هم ثابت مونده  . شانسی که اوردم اینه که قد بلندی دارم وگرنه با این بیخیالیها الان شبیه توپ شده بودم. دارم دنبال یه سالن خوب اطراف خونه میگردم .

این روزها پر از خاطره دو ران دانش اموزی ام. من از بچگی نسبت به هم سنهای خودم  درشت تر و بلند تر بودم . فعالیت من واسه دهه ف ج ر مال قبل از شروع مراسم بود. نقش نردبونو واسه معلم پرورشی مون بازی میکردم . اخ که بدم میومد از اون شرشره ها و ریسه ها . از اون زیبای ها فقط گردن درد و پول بردنش به من میرسید  اخه مامان من تعامل بسیار بسیار خوبی با مدیرهای من در تموم دوران مدرسه داشت. ولی نوبت به گروه سرود و تئاتر که میرسید بخاطر تفاوت فاحشم با بقیه منو کنار میزاشتن . گاهی یه مقاله که خودم از بین مطالب مجله و روزنامه گلچین میکردم سهمم از بزرگداشت  این دوران بود. بعضیهاشو هنوز هم دارم  من بچه بودم ولی مربی مون که بزرگ بود چجوری اجازه خوندن اون چهل تیکه ها رو به من میداد اخه.

احتمالا اگه مدیر این اموزشگاه بی در و پیکری که من  انتخاب کردم بیاد از مسافرت شنبه باید برم واسه ازمون نهایی تو شهری و ایین نامه .

خیلی پراکنده بود میدونم خودم شبیه همون مقاله ها  ولی  شما ببخشید .

دوستون دارم .

  

نظرات 4 + ارسال نظر
مژگان 14 بهمن 1389 ساعت 01:52 ب.ظ http://ninijon.persianblog.ir

متاسفانه منم این معضل اضافه وزن رو ددارم همه با دوسه کیلو اضافه وزن نبرد می کنن من با هف هشت کیلو...قدم بلنده ولی استخون بندی وترکیب بدنیم طوریه که همیشه توپول تر هم دیده می شم .برای همین باید خیلی از حد معمول کمتر هم بکنم .متاسفانه به ایروبیک جواب ندادم ولی پیاده روی صبح زود تو پارک ملت خیلی خوب بود

منم همینطورم . پیاده روی پارک ملت عالی بود ولی متاسفانه خونه رو که عوض کردیم راهم خیلی دور شده .

امیلی 16 بهمن 1389 ساعت 11:01 ق.ظ

سلام کیانا جان
خوبی؟
من برعکس تو همیشه دوست داشتم یه کم تپل باشم!
ما هم دوست داریم

مرسی گلم خوبم.
خوشبحالت من تپل نیستم ولی چون استخون بندی درشتی دارم اضافه وزنم سریع به چشم میاد.

المیرا 1 اسفند 1389 ساعت 09:25 ق.ظ http://limonaz.blogfa.com

چه خوب که میتونی وزنتو کنترل کنی.همون خوبه قدمون بلنده وگرنه به جای راه رفتن باید قل میخوریم

نیلوفر 1 اسفند 1389 ساعت 11:19 ق.ظ http://Nilo0ofar.mihanblog.com

اینهمه تغییر وزن میدی پوستت خراب نشه خانومی؟!
البته ورزش از همه ی روشها بهتره!
امیدوارم آزمون رانندگی رو هم قبول بشی

مرسی گلم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد